آیا «رجس» دلالت بر نجاست دارد؟

یکی از ادله‌ای که به آن بر نجاست خمر، خوک، میته و دم استدلال شده است، اطلاق رجس بر آنها در آیات قرآنی است. در آیه 90 سوره مائده می‌خوانیم:

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»

در آیه 145 سوره انعام نیز وارد شده است: « قُلْ لا أَجِدُ في‏ ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى‏ طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحيمٌ». ظاهر ضمیر در «فانه رجس» رجوع به میته، دم و لحم خنزیر است که در تفسیر التبیان[1] نیز این مطلب بیان شده است.

در این نوشتار دلالت رجس بر نجاست با تکیه بر کتب لغت، استعمالات قرآنی و روایی و کلام فقیهان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

رجس در لغت

رجس در برخی از کتب لغت، به «القذر» معنا شده و القذر به ضد نظافت ترجمه شده که اعم از نجاست مصطلح است.[2] در برخی دیگر از کتب، رجس به ناپاکی و چيزي كه از آن تنفر وجود دارد نیز ترجمه شده است. راغب رجس را به چهار وجه از جهت طبع فقط، تنها از جهت عقل، فقط از جهت شرع و هر سه جهت با هم تقسیم می­کند و این مبحث را پی می­گیرد که خمر از جهت شرع قذارت دارد یا از جهت عقل.[3] خلیل­بن احمد فراهیدی رجس را به هر چیزی که مستقذر است ترجمه کرده است.[4] ابن اثیر[5] و ابن منظور[6] می­گویند: به حرام، کار قبیح، عذاب، لعنت و کفر نیز رجس اطلاق می­شود. مرحوم مصطفویu اصل واحد در رجس را هر چیزی می­داند که نزد عرف و عقلِ مستقیم، مکروه و قبیح مؤکّد شمرده شود، و تمام معانی دیگر را از مصادیق آن شمرده است.[7] در برخی از کتب الرجس و الرجز هم معنا دانسته شده و هر دو به عذاب و عملی که به عذاب منجر شود، ترجمه شده است.[8]

 

رجس در آیات

در آیات قرآنی چهار مرتبه رجس[9]، چهار مرتبه الرجس[10] و یک بار رجساٌ و رجسهم[11] استعمال شده است. در بین این استعمالات، تنها در یک مورد متعلق رجس به اجماع فقها نجس شمرده می­شود.[12] در آیه تطهیر مراد از رجس تمام ناپاکی­هاست[13] و اختصاصی به نجاست ندارد؛ اگر چه احتمال دارد که اصلا نجاست مصطلح مراد نباشد.[14] در تفسیر شریف مجمع البیان در دو مورد رجس به معنای عذاب تفسیر شده،[15] در یک مورد به نجس معنا شده[16]، در یک مورد مراد از رجس نفاق و کفر دانسته شده[17] و در یک مورد چهار احتمال عذاب، کفر، سخط و نجاست نقل شده است.[18]

 

رجس در روایات

غالب روایاتی که کلمه رجس در آنها استعمال شده است، ناظر به آیه تطهیر هستند و نمی‌توان از آنها معنایی خاص از رجس را استظهار کرد. در برخی از روایات، رجس در آیه تطهیر به شرک[19] یا شک[20] تفسیر شده است. در یک روایت، رجس در آیه تطهیر به نجس عطف شده[21]در روایت خیران الخادم[22] با نهی از نماز در لباسی که خمر به آن برخورد کرده، بر خمر اطلاق رجس شده که این دو روایت ظهور در تفسیر رجس به نجس دارد. در روایت ابی العباس،[23] کلب «رجس نجس» توصیف شده که احتمال دارد همانگونه که فاضل مقداد بیان کرده است[24]، نجس به عنوان تفسیر رجس، بیان شده باشد. در دعایی که در آداب تخلّی وارد شده،[25] بین الرجس و النجس جمع شده که نجس در اینجا می‌تواند تفسیری برای رجس باشد. در روایتی که تفسیر قمی نقل کرده، «الرجس من الاوثان» به شطرنج تفسیر شده [26] که تناسبی با نجاست اصطلاحی ندارد.

 

رجس در کلام فقیهان

دلالت رجس بر نجاست بین قدما ظاهرا امری مسلّم است. شیخ مفید رجس را در آیه 90 سوره مائده نص در نجاست دانسته و فهم معنای آن را از ذوی الالباب مختلّ ندانسته است.[27] سید مرتضی با واضح دانستن دلالت رجس بر نجاست و تسالم عدم نجاست حمیر، روایتی را که بر حمیر اطلاق رجس شده، ردّ می‌کند.[28] شیخ طوسی[29]، ابن زهره[30]، ابن ادریس[31] و علامه[32] نیز دلالت رجس بر نجاست را پذیرفته‌اند.

در مقابل شهید ثانی هر چند مترادف بودن رجس و نجس را پذیرفته اما دلالت نجس را بر نجاست اصطلاحی محل تردید می‌داند.[33] مرحوم اردبیلی رجس را نه در لغت و نه در عرف عام و عرف خاص دالّ بر نجاست مصطلح ندانسته و معنا شدن رجس در لغت به قذری که به قذر عقلی و شرعی تقسیم می‌شود را شاهد بر آن دانسته است.[34] فقیهان بسیاری نیز دلالت رجس بر نجاست را مورد مناقشه قرار داده که صاحب مدارک[35] و محقق خویی[36] از جمله آنها هستند.

 

نتیجه

با وجود احتمالات متعدد در معنای رجس و مطابق نبودن معنای لغوی رجس با نجاست مصطلح، حمل رجس به نجاست اصطلاحی بدون شاهد بوده و قابل اثبات نیست.

 

 


[1] التبیان فی تفسیر القرآن؛ ج 4، ص: 304

[2] الفائق في غريب الحديث ؛ج‏3، ص:75 و و المصباح المنير في غريب الشرح الكبير؛ج‏2، ص:494 و لسان العرب؛ج‏5، ص: 80 و معجم المقاييس اللغة؛ ج‏5، ص:70              

[3] الرِّجْسُ: الشي‌ء القذر، يقال: رجل رجس، و رجال أَرْجَاسٌ. قال تعالى: رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ و الرِّجْسُ يكون على أربعة أوجه: إمّا من حيث الطّبع، و إمّا من جهة العقل، و إمّا من جهة الشرع، و إمّا من كلّ ذلك كالميتة، فإنّ الميتة تعاف طبعا و عقلا و شرعا، و الرِّجْسُ من جهة الشّرع: الخمر و الميسر، وقيل: إنّ ذلك رجس من جهة العقل، و على ذلك نبّه بقوله تعالى: وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ، لأنّ كلّ ما يوفي إثمه على نفعه فالعقل يقتضي تجنّبه مفردات ألفاظ القرآن؛ ص: 342

[4] كتاب العين؛ ج‏6، ص: 52   رجس‏: كل شي‏ء يُسْتَقْذَر

[5] النهاية في غريب الحديث و الأثر؛ ج‏2، ص: 200    

[6] لسان العرب؛ ج‏6، ص: 95    

[7] التحقيق في كلمات القرآن الكريم ؛ ج‏4 ؛ ص56 « و التحقيق‏ أنّ ما يظهر من هذه الكلمات و من موارد استعمال المادّة في الكتاب الكريم و غيرها: أنّ الأصل الواحد فيها هو ما يكون غير مناسب و غير لايق شديدا بحيث يعدّ في الخارج عند العرف العادلة و العقل السالم مكروها و قبيحا مؤكّدا. و هذا الأصل له مصاديق: كالقذر و النجس و الخلط و الوسخ و كل ما يستقذر و الصوت الشديد الخارج عن الاعتدال أو الصوت المكروه و الشكّ و الكفر و اللعنة و ما يرتفع في القبح و ما لا خير فيه و هدير البعير و النتن.»

[8] كتاب الماء ؛ ج‏2 ؛ ص512 و الفائق في غريب الحديث ؛ ج‏2 ؛ ص25 و لسان العرب ؛ ج‏5 ؛ ص352 و ج‏6 ؛ ص95

[9] المائدة : 90   يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

الأنعام : 145   قُلْ لا أَجِدُ في‏ ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى‏ طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحيمٌ

الأعراف : 71   قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ أَ تُجادِلُونَني‏ في‏ أَسْماءٍ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ

التوبة : 95   سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

[10] الأنعام : 125   فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ

يونس : 100   وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ

الحج : 30   ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعامُ إِلاَّ ما يُتْلى‏ عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ

الأحزاب : 33   وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً

[11] التوبة : 125   وَ أَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ

[12] الأنعام : 145   در این آیه میته، دم و لحم خنزیر موضوع برای حمل رجس قرار گرفته اند که در شریعت نجاست دارند.

[13] در برخی از روایات رجس به شک تفسیر شده هر چند ظاهرا بیان مصداقی از مصادیق رجس می­باشد. الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص182 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ jقَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يُوصَفُ وَ كَيْفَ يُوصَفُ الی ان قال:  وَ إِنَّا لَا نُوصَفُ وَ كَيْفَ يُوصَفُ قَوْمٌ رَفَعَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ‏ وَ هُوَ الشَّكُ‏ وَ الْمُؤْمِنُ لَا يُوصَفُ الی آخره

[14] این کلام متوقف بر بحثی فقهی - کلامی در باب طهارت یا نجاست بول، غائط و خون معصوم j است. علامهu در منتهی می­نویسد: « الخامس: في نجاسة دم رسول اللّه d  إشكال ينشأ من انّه دم مسفوح، و من انّ أبا طيبة الحجّام شربه و لم ينكر عليه . و كذا في بوله d  من حيث‌ انّه بول و من انّ أمّ أيمن شربته» منتهى المطلب في تحقيق المذهب؛ ج‌3، ص: 194  هر چند ایشان در نهایه قائل به نجاست هستند: « و الأقرب نجاسة بول النبي d و غائطه، للعموم.» نهاية الإحكام في معرفة الأحكام؛ ج‌1، ص: 267 . فاضل  مقدادu در التنقیح الرائع؛ ج1، ص: 143 از شافعی قول به طهارت را نقل می­کند.

اگر قائل به طهارت بول معصوم j  باشیم رجس در آیه تطهیر نجاست را نیز شامل است. اما اگر قائل به نجاست شدیم، رجس در آیه تطهیر، نجاست مصطلح را شامل نمی­شود.

[15] الأنعام : 125 « «كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ» أي العذاب عن ابن زيد و غيره من أهل اللغة و قيل هو ما لا خير فيه عن مجاهد» مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 562

الأعراف : 71  « «قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ»  أي وجب عليكم و حل بكم لا محالة فهو كالواقع «مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ» أي عذاب‏» همان؛ ج‏4، ص: 674

[16] التوبة : 95   « «إِنَّهُمْ رِجْسٌ» أي نجس و معناه أنهم كالشي‏ء المنتن الذي يجب الاجتناب عنه فاجتنبوهم كما تجتنب الأنجاس‏» همان؛ ج‏5، ص: 93

[17] التوبة : 125   ««فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ» أي نفاقا و كفرا إلى نفاقهم و كفرهم لأنهم يشكون في هذه السورة كما شكوا فيما تقدمها من السورة فذلك هو الزيادة و سمي الكفر رجسا على وجه الذم له و أنه يجب تجنبه كما يجب تجنب الأرجاس » مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏5، ص: 127

[18] يونس : 100   ««وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ» معناه و يجعل العذاب على الذين لا يتفكرون حتى يعقلوا فكأنهم لا عقول لهم عن قتادة و ابن زيد و قيل معناه و يجعل الكفر عليهم أي يحكم عليهم بالكفر و يذمهم عليه عن الحسن و قيل الرجس الغضب و السخط عن ابن عباس و قال الكسائي الرجس النتن و الرجز و الرجس واحد قال أبو علي و كان الرجس على ضربين (أحدهما) أن يكون في معنى العذاب (و الآخر) أن يكون بمعنى القذر و النجس أي يحكم بأنهم رجس كما قال سبحانه إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ. »مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏5، ص: 207

[19] المؤمن ؛ ص30  وَ إِنَّا لَا نُوصَفُ وَ كَيْفَ يُوصَفُ قَوْمٌ رَفَعَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ‏ وَ هُوَ الشِّرْكُ‏

[20] بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ؛ ج‏1 ؛ ص206 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيُّ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الرِّجْسُ‏ هُوَ الشَّكُّ وَ لَا نَشُكُّ فِي دِينِنَا أَبَداً ثُمَّ قَالَ‏ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ‏ قُلْتُ أَنْتُمْ هُمْ قَالَ مَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ.

و الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص288 وَ قَالَ الرِّجْسُ‏ هُوَ الشَّكُّ وَ اللَّهِ لَا نَشُكُّ فِي رَبِّنَا أَبَداً.

و الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص182 وَ إِنَّا لَا نُوصَفُ وَ كَيْفَ يُوصَفُ قَوْمٌ رَفَعَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ‏ وَ هُوَ الشَّكُّ و

[21] الغيبة للنعماني ؛ النص ؛ ص142

ْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏ أَنَّهُ قَالَ يَوْماً لِحُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَان‏  الی ان قال: اللَّهُمَّ إِنَّكَ خَلِيفَتِي عَلَيْهِ وَ عَلَى عِتْرَتِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ الطَّيِّبَةِ الْمُطَهَّرَةِ الَّتِي أَذْهَبْتَ عَنْهَا الرِّجْسَ‏ وَ النِّجْسَ وَ صَرَفْتَ عَنْهَا مُلَامَسَةَ الشَّيَاطِين‏

[22] الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏3 ؛ ص405  عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ خَيْرَانَ الْخَادِمِ‏  قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الرَّجُلِ ص أَسْأَلُهُ عَنِ الثَّوْبِ يُصِيبُهُ الْخَمْرُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ أَ يُصَلَّى فِيهِ أَمْ لَا فَإِنَّ أَصْحَابَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِيهِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ صَلِّ فِيهِ فَإِنَّ اللَّهَ إِنَّمَا حَرَّمَ شُرْبَهَا وَ قَالَ بَعْضُهُمْ لَا تُصَلِّ فِيهِ‏  فَكَتَبَ ع لَا تُصَلِّ فِيهِ فَإِنَّهُ رِجْس‏

[23] تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ ج‏1 ؛ ص225 وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ فَضْلِ الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ فَلَمْ أَتْرُكْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْكَلْبِ فَقَالَ رِجْسٌ‏ نِجْسٌ لَا تَتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِكَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ.

[24] كنز العرفان في فقه القرآن؛ ج‌1، ص: 52 أنّه وصفه بالرّجس و هو وصف النّجاسة لترادفهما و لذلك يؤكّد الرجس بالنّجس فيقال: رجس نجس.

[25] الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏3 ؛ ص16 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ إِذَا دَخَلْتَ الْمَخْرَجَ فَقُلْ- بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْخَبِيثِ الْمُخْبِثِ الرِّجْسِ‏ النِّجْسِ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏

[26] تفسير القمي ؛ ج‏2 ؛ ص84 فَإِنَّهُ حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ الرِّجْسَ‏ مِنَ الْأَوْثانِ‏ الشِّطْرَنْجُ- وَ قَوْلَ الزُّورِ: الْغِنَاء

[27] المسائل الصاغانية؛ ص: 114 فحكم على الخمر بالنجاسة نصا لا يختل فهم معناه على ذوي الألباب

[28] الانتصار في انفرادات الإمامية؛ ص: 412 فأما الخبر الذي تضمن أنها رجس، فالرجس و الرجز و النجس واحد في الشريعة، و لا محصل من أهل الشريعة يذهب إلى أن الحمار الأهلي نجس العين.

[29] المبسوط في فقه الإمامية؛ ج‌8، ص: 57

[30] غنية النزوع إلى علمي الأصول و الفروع؛ ص: 41

[31] السرائر الحاوي لتحرير الفتاوى؛ ج‌3، ص: 472

[32] تذكرة الفقهاء (ط - الحديثة)؛ ج‌1، ص: 64

[33] مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام؛ ج‌12، ص: 65

[34] مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان؛ ج‌1، ص: 309

[35] مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام؛ ج‌2، ص: 291

[36] التنقيح في شرح العروة الوثقى؛ الطهارة2، ص: 5

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی