برخی با نگاهی متحجّرانه به دین اسلام، استفاده از برخی از وسایل ارتباط جمعی مانند تلویزیون و اینترنت را حرام شمردهاند. نمونه این نگاه به اسلام در زمان سلطه طالبان بر افغانستان نمود عینی یافت که این کافران به ظاهر مسلمان، صدا و سیمای افغانستان را تعطیل کرده و استفاده از تلویزیون را تحریم کردند. اما اسلام ناب محمّدی نه تنها از استفاده از ابزارهای جدید را نهی نکرده بلکه حتی میتوان جواز استفاده را از برخی از اخبار دریافت نمود.
علاوه بر ادله دالّ بر حلیّت که در فرض عدم اثبات دلیل بر حرمت، توانایی اثبات حلیّت استفاده از ابزارهای نوین را دارند، میتوان رگههایی از امضای به کار گیری ابزار نوین توسط معصومین ع و حتی استفاده خود حضرات ع از این ابزارها را در لابلای روایات به دست آورد. به عنوان نمونه، امام هادی ع به علی بن مهزیار نامه نوشته به او امر میکند که ساعتی را ساخته و برای او بفرستد. علی بن مهزیار نیز ساعت را در سال 228 ه ق برای امام ع میفرستد.[1] از روایت مذکور بر میآید که نحوه کار این ساعت با سنگ ریزه بوده و افتادن هر سنگ ریزه نشان دهنده گذشت یک ساعت بوده است.
در روایت دیگری ابی الربیع شامی از امام صادق ع روایت میکند: زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند برای شیعیان حضرت ع در گوشها و چشمهای آنان به حدی توسعه میدهد که بدون فرستاده با آنان از فاصله دور صحبت میکند در حالی که حضرت ع را میبینند و او از مکان خویش حرکت نکرده است.[2] بعید نیست که این نحوه ارتباط به وسیله امکان حاصل از فضای مجازی بوده و امام صادق ع به علت نبود تصوّر مردم از این نوع ارتباط، رابطه را به حصول توسعه در گوش و چشم بیان نموده باشد.
یا در تفسیر آیه شریفه «أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»[3] مفضّل بن عمر از امام صادق ع نقل میکند: «هنگامى كه به امام اجازه (ظهور) داده مىشود خدا را به نام عبرانيش مىخواند سيصد و سيزده نفر ياران آن حضرت براى او گرد آورده مىشوند و همچون پاره پاره ابر پائيزىاند، آنان پرچمدارنند، بعضى از ايشان شبانه از بسترش ناپديد مىگردد و بامداد در مكّه است، و پارهاى از ايشان در روز ديده مىشود كه در ميان ابر مىرود و نام خودش و نام پدرش و مشخّصاتش و نسبش شناخته شده است، عرض كردم: فدايت گردم كدام يك از ايشان از نظر ايمان برتر است؟ فرمود: همان كه در روز ميان ابر مىرود. و ايشانند آن ناپديدشوندگان و اين آيه در مورد آنان نازل شده: «هر كجا باشيد خداوند شما را جملگى مىآورد»[4] باز در این روایت بعید نیست مراد از سیر در میان ابر، سوار شدن بر هواپیما باشد و چون چنین ابزاری در آن دوران وجود نداشته و تصوّر آن برای مردم مشکل، حضرت ع به سوار شدن بر ابر از آن یاد نموده است. روشن است که امام صادق ع در این روایت در مقام مدح یاران حضرت حجت ع است و سوار بر ابر شدن در روز را از مزایا یاران حضرت ع بیان میکند. حال اگر مراد از سوار بر ابر شدن، سوار هواپیما شدن باشد، این روایت نیز دالّ بر جواز استفاده از ابزار جدید است.
به طور کلّی شاید بتوان تمام روایاتی را که علم و دانش و تلاش و کوشش در علوم دنیوی و کار صنعتی را ترغیب و تشویق نموده، به نحوی مؤید جواز استفاده از ابزار نوین دانست. چه آنکه نتیجه کوشش در علوم دنیوی و کارهای صنعتی، تولید ابزارهای نوین است که روز به روز این ابزارها به روز شده و به درجات بالاتری میرسند. در نتیجه لازمه ترغیب در کار صنعتی، تجویز نتیجه آن که ابزار نوین است نیز خواهد بود.
با توجه به این مقدمه میتوان دریافت که نه تنها اصل اولی در استفاده از ابزارهای نوین و حتی ساخت و تولید آنها، جواز است بلکه از برخی از روایات میتوان جواز در خصوص ابزارهای نوین را به دست آورد. ابزارهای نوین ارتباط نیز از این قاعده مستثنی نیست و باید قاعده اولیه را در این ابزارها، جواز تلقّی نمود و نگاه اسلام را به این ابزارها، نگاه متحجّرانه تفسیر نکرد.
البته باید دانست که تمام آنچه در این دفتر بیان شد، تنها با نگاه به قاعده اولیه است و گاه با توجه به ملازمات و مفاسدی، استفاده از برخی از ابزارها در تمام زمانها و مکانها یا در دورهای خاص یا مکانی خاصّ یا با توجه به سایر ویژگیها از نظر اسلام ممنوع خواهد بود که در دفتر بعدی به پارهای از این موارد اشاره خواهد شد.
[1] بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ؛ ج1 ؛ ص337 حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ السرسوني عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ: كَانَ أَبُو الْحَسَنِ كَتَبَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ يَأْمُرُهُ أَنْ يَعْمَلَ لَهُ مِقْدَارَ السَّاعَاتِ فَحَمَلْنَاهُ إِلَيْهِ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ عِشْرِين ....
[2]الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 241، ح 329 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍعَنِ الرَّبِيعِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُسْلِيِّ عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ الشَّامِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّى لَا يَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ بَرِيدٌ يُكَلِّمُهُمُ فَيَسْمَعُونَ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ.
[3] البقرة : 148
[4] الغيبة للنعماني، النص، ص: 313، ح 3