مرحوم سید در ابتدای بیان شروط قصر نماز مسافر، قصد مسافت و خود مسافت را به عنوان دو شرط ذکر کرده است[1]، ولی مرحوم کاشف الغطا در حاشیه فرموده که فقط قصد مسافت شرط است، نه خود مسافت.[2] در این نوشتار، درصدد بررسی منشأ کلام مرحوم کاشف الغطاء و بررسی صحت آن هستیم.
منشأ اینکه مرحوم کاشف الغطا چنین مطلبی را اختیار کرده، صحیحه زراره[3] است که شخصی قصد هشت فرسخ کرده، از منزل حرکت کرده و از حد ترخص گذشته است. طبق وظیفهاش که قصر است، دو رکعت نماز خوانده و بعد از آن از قصدش منصرف شده است. حضرت فرموده که این نماز صحیح است.
البته روایات مسئله مختلف است؛ برخی مانند همین صحیحه زراره حکم به صحت چنین نمازی کردهاند و برخی دیگر حکم به بطلان آن و لزوم اعاده کردهاند.[4] مرحوم سید به روایت صحیح بودن نماز أخذ کرده که در حالی که مسافت را نپیموده است، نماز صحیح است.
مرحوم کاشف الغطا با ملاحظه اینکه اگر مسافت شرط باشد، باید به نحو شرط متأخر حاصل شود تا نماز صحیح باشد، استدلال کرده که چون در اینجا مسافت حاصل نشده است، تمام موضوع (حکم قصر) قصد است نه مسافت.
ولی استدلال ایشان ناتمام است؛ زیرا اولاً در موارد متعددی یک امر شرط است، ولی شخص جهلاً مأموربه را آنطور که باید میآورده، نیاورده است و شارع همان را قبول کرده است؛ مثلاً اخفات در موضع جهر و جهر در موضع اخفات که اگر جاهلانه انجام شود، شارع آن را پذیرفته است. در اینجا هم اگر کسی قصد هشت فرسخ کرد و نماز خواند و عدول کرد، شارع از باب تفضل آن را قبول کرده است، ولی اگر نخواند باید قضای آن را تمام بیاورد، در حالی که طبق نظر کاشف الغطا که قصر بر قصد مسافت رفته است، باید قضا را هم شکسته بخواند، در حالی که اینطور نیست.
ثانیاً، همانطور که روایاتی بر اعتبار قصد مسافت وارد شده است[5]، مانند روایاتی که شخص بدون قصد سفر هشت فرسخ و بیشتر به دنبال حاجت یا بدهکار یا بنده فراری خود میرود و شارع حکم به تمام بودن نمازش کرده است، روایاتی هم وارد شده که مسافت را معتبر دانسته است[6]، مانند روایاتی که برید را موضوع قصر قرار داده و گفته: «القصر فی برید»، بدون اینکه حرفی از قصد آورده باشد.[7]
---------------------
[1]. العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج2، ص: 112.
[2]. العروة الوثقى (المحشى)، ج3، ص: 414: «الشرط قصد قطع المسافة لا قطعها فلو قصد قطعها و عدل في الأثناء صحّ ما صلّاهُ قصراً قبل إتمامها فلا وجه لجعل المسافة شرطاً و قصدها شرطاً آخر.»
[3]. وسائل الشيعة، ج8، ص: 522.
[4]. وسائل الشيعة، ج8، ص: 470.
[5]. وسائل الشيعة، ج8، ص: 468.
[6]. وسائل الشيعة، ج8، ص: 451أ، بَابُ وُجُوبِ الْقَصْرِ فِي بَرِيدَيْنِ ثَمَانِيَةِ فَرَاسِخَ فَصَاعِداً أَوْ مَسِيرَةِ يَوْمٍ مُعْتَدِلِ السَّيْرِ.
[7]. برگرفته از سلسله جلسات آیت الله العظمی شبیری زنجانی-دامت برکاته-.